پارت

پارت ۲
غمگین عضو هشتم
درخواستی
قبل کنسرت وقتی مینجی آماده شده بود حالش همش بد میشد ولی توجهی نکرد البومش پخش شده بود و همه اهنگش و میتونستن از اینترنت هم گوش بدن ولی وقتی مینجی به این فکر کرد که الان چقدر آدم منتظرشن دوباره انرژیش و جمع میکرد بالاخره کنسرت رو شروع کرد خیلی پرقدرت روی صحنه حاضر شد بالاخره ۲ساعت گذشت و تموم شد کنسرت و مینجی به طرف خونه خودش راه افتاد اولین کاری که کرد خوردن قرص هاش بود و برای خودش کلی غذا گرفت و خورد
بعد از چند روز مینجی دوباره حالش خوب شد ولی وضعیت قلبش بدتر و بدتر داشت میشد دکتر بهش گفته بود حواسش باید خیلی به خودش باشه ولی مینجی همش به خودش فشار میاورد

بعد از تمرین بود و نشستن تا یکم استراحت کنن مینجی گوشیش و باز کرد و با کلی کامنت هیت مواجه شد
*اون دختر استعداد نداره*
*اون لیاقت نداره توی گروه بی تی اس باشه*
*واقعا کس دیگه ای نبود باید این میشد عضوهشتم*
*کاش قلبش بگیره و بمیره*
*چرا خودش و نمی‌کشه هم مارو راحت کنه هم خودش*
و کلی کامنت های هیت دیگه
مینجی با خوندن اینا گریش گرفت که اعضا اومدن پیشش
جین:چیشده
نامجون:خوبی
جیمین:قلبت درد میکنه
مینجی:ببخشید که سربارتون هستم من لیاقت اینکه توی گروه شما باشم (گریه)
تهیونگ:اینجوری نگو
جونگکوک:تو برای ما خیلی با ارزشی

کلی با مینجی حرف زدن تا بالاخره آرومش کردن و بعد دوباره به کاراشون رسیدن
از اون روز مینجی دیگه دارو های قلب و اسم و نخورد ۱ ماه گذشت وضع قلب مینجی خیلی بد شده بود
.................
دیدگاه ها (۰)

پارت۳غمگین وقتی عضو هشتم بودیدرخواستی اون روز حال مینجی بدتر...

پارت۴غمگین عضو هشتمدرخواستی *حرفایی که‌مینجی شنید*یونگی:بچه ...

وقتی عضو هشتمی و بیماری قلبی و آسم داری غمگیندرخواستی هونگ م...

پارت اخردکتر:هوشیاریشون برگشته و بزودی بهوش میان تبریک میگمج...

جوری که بچه خودش باباشو حِس کرد🥹🫀؛کایا از همون اول خودش باور...

بازگشت دوباره پارت ۲:شوگا رسید بارون هنوز درحال باریدن بود و...

فرشته کوچولوی من پارت ۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط