من رعیت و غلام تو سلطان کربلا

.
من رعیت و غلام تو سلطان کربلا
من مور ناتوان تو سلیمان کربلا
دستی که بین عرش نوشته تو را امیر
من را نوشته است پریشان کربلا
دست مرا رها نکن و بی کسم نکن
دریاب حال زار مرا جان کربلا
دارد میان قلب خدا جای دیگری
هر کس که گشته است مسلمان کربلا
#جانم-اباعبدالله
#لبیک-یا-حسین ع
دیدگاه ها (۳)

من که مأموریت خود را به سر آورده امخاطراتی تلخ از داغ سحر آو...

این سینه ماحسینیه هایی مکرم استهر شب برای روضه ات آقا محرم ا...

.شش دانگ جنت و طبقاتش به روی هم شش گوشه کربلای حسین نمیشود.....

.مـن کـه با دیدن عکسی ز حرم می میرمبــه مــنــم بــال دهـی ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط