پشتش را کرده بود به من

پشتش را کرده بود به من
گفتم این روز آخر سالی را قهر بمانی چه کنم؟ آن وقت به همه می گویم که از پارسال قهری با من .
گفت : قهر نیستم !ببین آخرین غروب جمعه سال است... تلخ است ولی دلگیر نیست ... همیشه تلخ بوده !
گفتم : بعضی تلخی ها ذاتی است ...تلخی قهوه را که بگیری می میرد ! تلخیه قهوه را ، غروب جمعه را ، حرف های آخر سالیه مرا


شاهین_شیخ_الاسلامی



°•○S°•○
دیدگاه ها (۳)

اسفند، همان بانویی استکه در اتاقش رابه روی زمستان بسته استو ...

امسال تو را داشتممیشود امسال را تحویل ندهم ؟!#زانیاربرور°•○S...

نمیدانمآن یک نفرکه همه ی مانداریمش ! خودشچه کسی راندارد ... ...

لا اقل کمیازبـــــهاریادبگیرببینهمینروزهاستکه بیاید#آرش‌شریع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط