شب عاشورا همه ی بچه ها را جمع کرد

‍ ✅ شب عاشورا ، همه ی بچه ها را جمع کرد .

🔺 گفت : حر ، وقتی توبه کرد امام بخشیدش و به جمع خودشون راهش داد. بیاین ما هم امشب حر امام حسین بشیم. نصف شب که شد گفت : پوتین هاتون رو د بیارین . بند های پوتین ها را به هم گره زد. بعد تویشان خاک ریخت و انداخت شان روی دوشمان.

🔻 گفت: حالا بریم . چند ساعتی توی بیابان های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم . آن شب ، احمد زمزمه هایی داشت که تا آن موقع نشنیده بودم.

🎙 #شهید_احمد_پلارک به روایت #علی_اکبری

منبع: خط عاشقی 1، خاطرات عشق شهدا به امام حسین و روضه های کربلا، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران
دیدگاه ها (۱)

وابستگی یعنی، "تو" هر شب خواب را از چشمان من بگیری و هر #صبح...

🔅 بعضی سختشان بود قبول کنند💯 | #نقدوتحلیل

تو را خبرز دلِ بی قرارباید و نیست...#شهید_محسن_حججی🏴 @makta...

⭕ ️مراسم بزرگداشت شهید ابراهیم هادی در دانشگاه بین‌المللی ام...

﷽ 📣📣📣📣📣⚫️گلایه ی بسیار سنگین سیدالشهدا علیه السلام از زائران...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط