دهانت را که می بندی

دهانت را که می بندی ...
چشم هایت حرف می زنند ...
آن گاه باد و بوسه ...
در هم می آمیزند ...
و هزاران پرنده ...
با لب های تو ...
به پرواز در می آیند...
#راحله_شوقی
دیدگاه ها (۱)

برای نگاهی ، دنیا رابرای لبخندی، آسمان را...برای بوسه‌ای...ن...

در سرنوشتت زنی می‌بینم...با چشمانی سحرانگیز...دهانی از انگور...

می گذارمَت روی چشمانم...و این شهر را با تو قدم می زنم ...مجب...

من بعد از تو با این مسئله که دیگر کسی را دوست نداشته باشم ، ...

چشم هایت را می بوسم میدانم که هیچکس هیچ گاه در هیچ لحظه ای ا...

درود بر دست های تو باد...آنگاه که پر می کشند به سوی من...که ...

آی دختر چه شکر لب های دختر چه شکریه بوسه خو،بده تا تازه شودج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط