گاو بازی

وقتی به خودت میای می بینی زندگیت شده مثل یه نمایش گاوبازی و توی بد مخمصه ای گیر افتادی،کلی آدم دورت رو گرفتن و و نعره می کشن 'هولی هولی'،آخه تو تنها امید اون هایی،یه کوفتی نفهم هم جلوت وایساده و تنها چیزی که میدونه اینه که بزنه کلکت رو بکنه!
ولی تو نباید کارش رو تموم کنی،باید قضیه رو کش بدی و باهاش بازی کنی تا عصبانی تر شه و اون لعنتی ها بیشتر ذوق کنن و بلند تر بگن 'هولی هولی'!
بعد از اینکه فهمیدی اونجوری که باید و شاید حال کردن،می زنی گردنش رو میاری پایین،اون ها هم واست یه ذره دست می زنن و میرن خونه،اما روز بعد از یه جای دیگه یه کوفتی دیگه سر و کلش پیدا میشه و باز همون داستان!
نمی دونم،اما فکر می کنم اون گاوبازها خیلی خوش شانس هستن،چون بعضی موقع ها می بینم دورم پر شده از اون کوفتی های نفهم که می خوان کلکم رو بکنن،آدم نمی دونه به کدوم بد بختیش برسه،راستش بیش تر از اون 'هولی هولی ها' دیوونم می کنه!
قهوه سرد آقای نویسنده/ #روزبه_معین
دیدگاه ها (۴)

عطر چشمان او

کسی بیش از حد خوب...

عشق زمانی از میان ما می گریزد که قدردانی را از یاد می بریم و...

آدما اشتباه میکنند...منم اشتباه کردم...

مانگا شیاطین خوب پارت ۱

خداوکیلی ببینین این جانورها چه دستو پایی می زنن برا حفظ اون ...

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط