هدیه به ارادتمندان ساحت قدسی مولا امیرالمومنین علیه السلا
هدیه به ارادتمندان ساحت قدسی مولا امیرالمومنین علیه السلام:
شهریار ملک دلهایی نمیدانم کهای؟
جانشین حق تعالایی نمیدانم کهای؟
تا خدا میبینمت یا با خدا میبینمت
همنشین با ذات یکتایی نمیدانم کهای؟
سین سِرّی، رای رمزی، حای حَییّ، نون نور
تحت بسمالله را بایی، نمیدانم کهای؟
آسمانی یا زمین؟ یا ماه یا مهری، بگو
رعد؟ باران؟ ابر؟ دریایی؟ نمیدانم کهای؟
آدمی، نوحی، خلیلی، هود و نوح و صالحی؟
یا کلیمی یا مسیحایی؟ نمیدانم کهای؟
زمزمی، رکنی، مقامی یا صفا و مروهای؟
گرچه دانم فوق اینهایی نمیدانم کهای؟
انبیا را رَهنمایی، اولیا را رهبری
مؤمنین را نیز مولایی، نمیدانم کهای؟
از بشر بالاتری و از مَلَک نیکوتری
فوقِ فوقِ معرفتهایی نمیدانم کهای؟
همچنان شمعی که تنها سوخته در انجمن
در میان جمع تنهایی نمیدانم کهای؟
وسعتِ مُلک خداوند است زیر سایهات
آفتاب عالمآرایی نمیدانم کهای؟
اولی و آخری و باطنی و ظاهری
سید و مولا و اولایی نمیدانم کهای؟
گرچه جان عالمی عالم تو را نشناخته
گرچه در مایی و با مایی نمیدانم کهای؟
گَه شود خَم نخل طوبی پیش سَروِ قامتت
گَه کنارِ نخل خرمایی، نمیدانم کهای؟
گَه شب معراج گردی با محمّد همنشین
گاه بر ایتام بابایی نمیدانم کهای؟
رَخت نو از آن قنبر، جامۀ کهنه ز تو
او غلام است و تو آقایی، نمیدانم کهای؟
هم امیرالمؤمنینی، هم امام المتقین
هم ولی حق تعالایی نمیدانم کهای؟
گاه بر تخت خلافت، گاه در قعر قنات
گاه پایین، گاه بالایی نمیدانم کهای؟
گاه با حکم محمّد میروی در کام مرگ
گَه اجل را حکم فرمایی نمیدانم کهای؟
گاه با عیسی بن مریم بر فراز آسمان
گاه با موسی به سینایی نمیدانم کهای؟
اینکه مدح توست در آوای(میثم)روز و شب
نای جانش را تو آوایی نمیدانم کهای؟
شاعر:غلامرضا سازگار
.
یاعلی (علیه السلام)مدد است
شهریار ملک دلهایی نمیدانم کهای؟
جانشین حق تعالایی نمیدانم کهای؟
تا خدا میبینمت یا با خدا میبینمت
همنشین با ذات یکتایی نمیدانم کهای؟
سین سِرّی، رای رمزی، حای حَییّ، نون نور
تحت بسمالله را بایی، نمیدانم کهای؟
آسمانی یا زمین؟ یا ماه یا مهری، بگو
رعد؟ باران؟ ابر؟ دریایی؟ نمیدانم کهای؟
آدمی، نوحی، خلیلی، هود و نوح و صالحی؟
یا کلیمی یا مسیحایی؟ نمیدانم کهای؟
زمزمی، رکنی، مقامی یا صفا و مروهای؟
گرچه دانم فوق اینهایی نمیدانم کهای؟
انبیا را رَهنمایی، اولیا را رهبری
مؤمنین را نیز مولایی، نمیدانم کهای؟
از بشر بالاتری و از مَلَک نیکوتری
فوقِ فوقِ معرفتهایی نمیدانم کهای؟
همچنان شمعی که تنها سوخته در انجمن
در میان جمع تنهایی نمیدانم کهای؟
وسعتِ مُلک خداوند است زیر سایهات
آفتاب عالمآرایی نمیدانم کهای؟
اولی و آخری و باطنی و ظاهری
سید و مولا و اولایی نمیدانم کهای؟
گرچه جان عالمی عالم تو را نشناخته
گرچه در مایی و با مایی نمیدانم کهای؟
گَه شود خَم نخل طوبی پیش سَروِ قامتت
گَه کنارِ نخل خرمایی، نمیدانم کهای؟
گَه شب معراج گردی با محمّد همنشین
گاه بر ایتام بابایی نمیدانم کهای؟
رَخت نو از آن قنبر، جامۀ کهنه ز تو
او غلام است و تو آقایی، نمیدانم کهای؟
هم امیرالمؤمنینی، هم امام المتقین
هم ولی حق تعالایی نمیدانم کهای؟
گاه بر تخت خلافت، گاه در قعر قنات
گاه پایین، گاه بالایی نمیدانم کهای؟
گاه با حکم محمّد میروی در کام مرگ
گَه اجل را حکم فرمایی نمیدانم کهای؟
گاه با عیسی بن مریم بر فراز آسمان
گاه با موسی به سینایی نمیدانم کهای؟
اینکه مدح توست در آوای(میثم)روز و شب
نای جانش را تو آوایی نمیدانم کهای؟
شاعر:غلامرضا سازگار
.
یاعلی (علیه السلام)مدد است
- ۹۹۲
- ۰۱ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط