وای از این عصرجمعه

وای از این عصرجمعه
که تمام دلتنگی روزهای گذشته را
باخودبه دوش کشید و آمد
تا به غروبش که رسید تاب نیاورد
پاهایش لرزید کوله ازدستش افتاد
بغضش ترکید.
دیدگاه ها (۹)

دلــــی ڪهبشڪند . . . "فـــــریـــــادش" را .... نمـــیفهمــ...

خردادِ عزیز !خوش آمدے ...با این ڪه مے دانم در ڪوله ات ، چیزے...

جمعه هابی هوا چه درگیر می شوم در تو و دوست داشتنتجمعه ها آرا...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌مَن‌انقَدر''دوســـِت‌دٰارَم''کهِ‌روحِتَم‌خَبَرندٰار...

بعد از درد آن شب ✭ Wylder ✭در پایان....سه هفته گذشته بود. ش...

ادامه پارت ۱۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط