ما نسلی بودیم که با تهدید تا سه میشمارم چشم میزاشتیم

‏ما نسلی بودیم که با تهدید "تا سه میشمارم" چشم میزاشتیم
‏ولی انقدر با وجدان بودیم
اون وسط یه
"دو و نیم"
جا میکردیم تا دوستمون بهتر قایم شه...
دیدگاه ها (۱)

#به_یاد_اون_روزها

بغل را دست کم نگیرید...بغل آنهم از نوع سفت و محکمش....روح و ...

سکوت کن....فرقی نمی کند از روی رضایت باشد یا دلخوری...این مر...

غمگینــــــم"ﺩﺳـﺘـﺎﻧـﻢ ﺷـﺎﯾـﺪ.ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﻧﻤــے ﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ!ﺍﯾﻦ...

ثنااا باران ارزو ... بهار ... خودم ..‌ روزمون مبارک 😉😉😊😊😇😇🥰🥰...

عععررررررررر بچه ها خیلی سعی کردم جلوی خودم و بگیرم نرم لپاش...

وقتی نازایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط