اعتراف میکنم رفته بودم ختم بابای دوستم جلوی دوستم تو مسجد

اعتراف میکنم رفته بودم ختم بابای دوستم جلوی دوستم تو مسجد بهش گفتم : خدا بیامرزدش اومدم بگم مرگ حقه گفتم حقش بود.....!!
دوستم فهمید سوتی دادم گفت: برو بشین نمیخواد به خودت فشار بیاری.......;-)......
اصن یه وضعی....
دیدگاه ها (۴)

عشق من تو نمایشگاه اتومبیل :-)...

جیـــــــگر من;-)))))))......

اقا منم ازینااااا میخوام خو:'(

خخخخخ:-)

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۴

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط