Bloody love

Bloody love



P: 6



« این داستان برمیگرده به روزی ک ا/ت توی جنگل بودش ک جیهوپ را میبینه و برمیگرده به روزی جیهوپ عاشق ی دختر میشه به نام ملیکا ک همون ا/ته خودمونه ولی درگذشته ملیکا بودش و ملیکا توسط گرگینه ها یعنی امپراطور گرگینه ها کشته میشه»


«گذشته»

امپراطور گرگینه ها: باید نقطه ضعف امپراطور خوناشامارا پیدا کرد
پسر امپراطور: نقطه ضعف امپراطور خوناشاما عشقش هست تا بتونیم اون را شکست بدیم و اسم اون عشقش ملیکا هست و ی انسان هستش ک بتونیم امپراطور جیهوپ را شکست بدیم

و اون روز پدر و پسر نقشه ای شکست دادن امپراطور جیهوپ را کشیدن و به کاخ امپراطور حمله کردن و همه را موحاسره کردن بجز ملیکا و جیهوپ ملیکا قدرت خواستی داشت درونش ک ماله گرگینه هاست و خوده ملیکا و جیهوپ نمیدونستن و بخاطره همین امپراطور گرگینه ها میخاد اون رو بکشه تا اون چیزی ک درون ملیکا هست را بدست بیاره و بعد چندوقت موفق شد ک ملیکارا بکشه بعد اینکه امپراطور گرگینه ها ملیکارا کشت چیزی ک درونه ملیکا بود را دزدید و ی جایی ک هیچ کس نمیدونه قایمش کرد و جیهوپ فهمیدم ولی نتونست اون رو پیدا کنه چند سال گذشت از اون اتفاق و جیهوپ به مقام بالاتری رسید امپراطور گرگینه ها بعد چند مرد پسره امپراطور جیهوپ را مقصر میدونه ولی دشمن خوده پدرش اون کشت ن جیهوپ را اون را جیهوپ وقتی به مقامه بالاتری رسید دیگع هیچ کس اون رو ندید از اون روز بعد چندین سال ا/ت به دنیا امد و اولین بار جیهوپ را توی جنگل دید


«زمان حال»

دیدم سوآ بوی جون میده بهش گفتم
ا/ت: سوآ چرا بوی خون میدی گفت
سوآ: بخاطره عطرمه چون بوی خون میده

مشخص بود دروغ میگه چون واقعا عطری ک همچین بوی بده نداشتیم بیخالش شدم ولی هنوز بهش شک داشتم ی شراب خوردم ک حالم رو اورد سره جاش اخیشششی گفتم بعد دو سه ساعت بلخره با بچه ها رفتیم بیزون از همگی خدافظی کردم و به سمته ماشینم رفتم ک ی چیزی رو شونم حس کردم ک خواستم برگردم ی کی دستمال گذاشت روی دماغم هرچی تقلا کردم دست و پا زدم بی فایده بود و بعدش سیاهییی دیگع هیچی نفهمیدم بعد چند ساعت به هوش امدم اول درست ندیدم قشنگ چند بار پلک زدم و فهمیدم ی کی منا دزدیده توی خونه متروکه بودم یکم ترسیدم بعدش شروع کردم به داد زدن *کمک کسی اینجا نیس کمک* بعد چند بار داد زدن تشنم زد بعد چند دقیقه ی پسر فد بلند و خوشتیپ جلوم ظاهر شد بهش گفتم*چرا منا اینجا زندانی کردی دستاما باز کن مردک بی ریخت* خس کردم ی طرف صورتم سوخت بعدش گفت
شوگا: خفه خون بگیر اگه ارباب بفهمه زندت نمیزارم فهمیدی
ا/ت:.......
بچه ها ببخشید ک دیر گذاشتم قول میدم زود به زود بزارم
شرطا: 3 تا لایک زیاد براتون شرط نمیذارم 🙂💞 نظرتونا حتما بهم بگین پیوی ک ادامه بدم یا ن👀🍭
دیدگاه ها (۰)

Bloody loveP: 7ا/ت: خفه نمیشم میخای چیکار کنی ولم کن برممممم...

تیزر اهنگ جدید جونگوک به زودی😍🥲#بی_تی_اس #کلیپ #جیمین #نامجو...

تولد مبارک بهترین لیدر دنیا 🙂💖بهترین لیدر دنیا هستی کیم نامج...

ههههه من غش کردم یکی بیاد منا بگیرع🥲💔🙂اصکی؟ 🤨

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴۵

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط