شدت تنهایی ام را ساز میفهمد فقط

شدت تنهایی ام را ساز میفهمد فقط
راه حل مشکلم اعجاز میفهمد فقط
شاعری آشفته حالم بغض سنگین مرا
بلبلی جا مانده از پرواز میفهمد فقط
درددل های مرا هرگز نفهمیده کسی
سوز حرف تار را "شهناز" میفهمد فقط
زخم هایم کهنه اند و درد زخم کهنه را
لخته خون پای یک سرباز میفهمد فقط
نم نم باران چشمم ای خدا تاوان چیست؟
ساز من کو؟ درد من را ساز میفهمد فقط
دیدگاه ها (۲)

زنها وقتی دلگیرند هر چه بپرسی می گویند «هیچی، مهم نیست، می گ...

تاروزی که بود دستهایش بوی گل سرخ میداد ازروزی که رفت گل سرخ ...

.هیچوقت آدمی که به شمامیگه حالم خوب نیست روبه حال خودش رهانک...

هر چه گشتیمدر این شهر نبود اهلِ دلیکه بداند غمِ دلتنگی و تنه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط