بی وفایی پیش چشم این اهالی خوب نیست

بی وفایــی پیش چشم این اهالی خوب نیست

التماست می کنم این بی خیالی خوب نیست

خنده های رفتنت در کوچـــه ها ویــران گرند

گریه های ماندنم در این حوالی خوب نیست

مادرم می گفت:شاید یک غروبی آمدی

انتظار سرنوشت احتمالی خوب نیست

بی  تو  مشغــول تمـــام ِ خاطرات رفته ام

ای تمام هستی ام خوداشتغالی خوب نیست

کـــــوزه ای هستم کـــه با درد ترک خو کرده ام

جابه جایی های این ظرف سفالی خوب نیست

چون  رمیدن های  آهـــو  نازهایت  جالب است

دشت چشمم را نکن حالی به حالی خوب نیست

بعد از این حال من و این کوچــه و این باغ گل

از نبودت  مثل این  گلهای قالی  خوب نیست.....
دیدگاه ها (۶)

یکی هست ،که امشب، یه ملت واسه اون میخونن .ولی اون خوابهنمی خ...

بخواب اروووم.....بخواب اروووم...که بي توساکته اينجا....ولي ر...

بیا اخرین شاهکارت را ببین ... مجسمه ای با چشمانی باز ،خیره ب...

کافه تنهاییهمان میزدونفرههمانجاکه من به انتظار می نشینم وصند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط