دل نوشته

#دل نوشته (۱۴)

باورت که بهم بریزد
می‌شود "باروت"
جهنم می‌کند دلت را
حواست هست چه کرده ای ...؟!

🌺🌻🌺🌻🌺

عشق آغاز خوشی نیست، که بی‌فرجامی است
هر دری را بزنی، عاقبتت ناکامی است

همه‌ی پنجره‌ها بسته‌تر از زندانند
همه‌ی خاطره‌ها برزخ بی‌هنگامی است

حرف‌هایت فقط افسانه و شهرآشوبند
صحن هر محکمه‌ای صحنه‌ی نا آرامی است

"قاضی شهر شده عاشق چشمان زنی!
چه کند با دل خود، آن زن اگر اعدامی است؟"

مانده با این همه تردید چه حکمی بدهد!؟
"بی‌گمان آخر این قصه، فقط بدنامی است...!!!"

#جذاب #عکس_نوشته #عکس #هنر #عاشقانه #خلاقیت
دیدگاه ها (۵)

#دل‌نوشته (۱۵)ما زخمی‌ترین شاخه‌ی این جنگل خشکیمتیغ تبری نیس...

#دل‌نوشته(۱۶)دوره‌ی حافظ و سعدی صحبت از زلف تو بودنوبت دوران...

دل نوشته (۱۳)بانوی ﺷﻌﺮ ﻣﻦ ...نیستی ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﻰﭼﻪ ﺷﻮﺭﻯ ﺍﻓﻜﻨﺪﻩ ﺩ...

دل نوشته (۱۲)به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بودز آن همه نال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط