وقتی برای اولین بار دیدت

وقتی برای اولین بار دیدت🕸
چان:آره باباجون خدافظ
رفتم سوار ماشین شدم بعد از 30مین رسیدم بیمارستان رفتم تو اتاق ا. ت
چان:ا.ت بیدار شو ببین بچه ها منتظر تون بخاطر بچه ها ن بخاطر من بیدارشو تروخدا*باگریه
»»-----------تو خونه-------------««
خانم مین:دنیل، الکسا چرا ساکتین
دنیل:آخه بابا گفت اگه هم مواظب باشم هم ساکت مامان میاد
الکسا:اره راس میگه
خانم مین:آره باباتون راست میگه، حالا بیاید ناهار
الکسا:باشه
☾ ⋆*・゚:⋆*・゚:⠀ *⋆بیمارستان.*:・゚ .: ⋆*・゚: .⋆
چان:ا.ت ، دوست دارم, من دیگه برم پیش بچه ها
خدافظ
رفتم سوار ماشین شدم تصمیم گرفتم برای بچه یچی بخرم بعد برم خونه. رفتم ببینم چی بخرم که خوششون بیاد دنیل به حیوانات علاقه داره رفتم تو مغازه دیدم یه عروسک گربه دیدم مطمعنم که دنیل خوشش میاد. الکسا به انیمه علاقه داره
یه عروسک مناسب پیدا کردم اونم خریدم( خدا به هممون از این باباها بد،که نداده)سوار ماشین شدم بعد از 30 مین رسیدم خونه
...........
دیدگاه ها (۰)

وقتی بهشون میگی چرا ازم خوشت اومد چی دارمبنگ چان: خب تایپ من...

وقتی تو حمومن و بهشون پیشنهاد رابطه میدیبنگ چان: خب باشه فعل...

وقتی که برای اولین بار دیدت🥀‧̍̊·̊‧̥°̩̥˚̩̩̥͙°̩̥‧̥·̊‧̍̊ ♡ °̩̥˚...

خوبه الان پایان خوش داره🥺😢😭

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط