تورا در کدام پیچ گم کردم
تورا در کدام پیچ گم کردم؟
یادش بخیر...چشم های تو غزل که نه...هزاران صفحه داستان بود...
کدام ساعت شوم بود که از بلندای نگاهت تا برجستگی های تنت کوتاه آمدم...
و از تو خواستم که برایم افیونی گذرا باشی...نه این که اودیسه ی جان بی قرارم را به ساحل امن داشته های بی کرانت برسانی...
دردا که در آغوش تو و از تو دورم...
و این غم انگیزترین فاصله ی جهان است.
یادش بخیر...چشم های تو غزل که نه...هزاران صفحه داستان بود...
کدام ساعت شوم بود که از بلندای نگاهت تا برجستگی های تنت کوتاه آمدم...
و از تو خواستم که برایم افیونی گذرا باشی...نه این که اودیسه ی جان بی قرارم را به ساحل امن داشته های بی کرانت برسانی...
دردا که در آغوش تو و از تو دورم...
و این غم انگیزترین فاصله ی جهان است.
- ۴.۶k
- ۰۳ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط