از وقتی فهمیدم که..

💜🫐💜🫐💜🫐💜🫐💜
#پارت4

یه شوک دیگه
+نهههههههههه...جیمینننن؟؟؟؟؟؟ینی چییییی.؟

مامان واقعیه:فکر کنم اگه بفهمه که خواهرش یکی از طرفداراش هست بیشتر خوشحال بشه

صدای پیام گوشی یه نفر بلند شد مامان واقعیم رفت سمت گوشی و گفت:
نگاه کن ببین سریع هم گذاشت توی ویروس

گوشیو گرفت سمتم پوکر نگاه گوشیه کردم
من که کره‌ای بلد نیستم!

مامان:سوین کره‌ای بلد نیست!

مامان واقعیم:آه..ببخشید
نوشته که سلام به همه..اومدم این خوشحالیمو با همتون تقسیم کنم...من امروز خواهر واقعیمو پیدا کردم
و فکر کنم تا یک هفته دیگه بیاد پیشم و اینکه خیلی دوست دارم زودتر ببینمش..

عی ننه حتی تو خوابمم نمیتونستم تصور کنم که خواهر کسی که طرفدارشم باشم...

_عه جیهوپ هم کامنت گذاشته که اول از همه باید آبجیتو نشون من بدی

یا پشم..من اینهمه خوشبختی محاله...
اما با فکر به اینکه میخوام از خانوادم دور بشم از دوباره ناراحت شدم

بابا:ناراحت نباش هر وقت تونستیم میایم و بهت سر میزنیم

مامان واقعیم:بزار عکستو بفرستم واسه جیمین ...چند دقیقه بعد ...عه پسره رو ببینا زود گذاشت استوری اینستاگرامش البته صورتت رو شطرنجی کرده
#سناریو #فیکشن #فیک #رمان_فیک #دزیره