در این شهر پر از فتنه

در این شهر پر از فتنه
که مردانش فقط 
شبها نشانی از تن مردانگی دارند؛ 

در این شهر غم انگیز
که مردم پیشه از مکر و دغل دارند؛
در این وادی که هر کس شریک جیب هر کور و علیل است
تو تنها بنده ی بازوی خویشی 
تو هستی در پی اثبات خود ساعی.
تو مردی؛
نه آن مردی که در بند هوای نفس شیطانی ست.
تومملو ز مهری.
تو مرد لحظه های خالص عشقی
تو مرد سخت ترین هنگامه ی دردی
نرنجی از جفای دوست و کینه ی دشمن.
در این بازار بی مردی؛ تو مردی . ...
#سروده_های_عاشقانه
🆔 @RomanticPoem
🍂
🍁 🍂 ‌
دیدگاه ها (۲)

به دیگران حقِ انتخاب بدهیم ...آدم ها 'حق دارند' ما را نخواهن...

"معجزه" باش،آن هم از نوع انسانی اش!خیلی ناگهانی،درست در همان...

چند روز دیگه بهار میاد و همه‌چیز رو تازه می‌کنه، سال رو، ماه...

دوستت دارم در سکوتمبادا در صدایم توقعی باشد که خاطرت را بیاز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط