چیزی بگو بگذار تا همصحبتت باشم

چیزی بگو بگذار تا هم‌صحبتت باشم 
لختی حریف لحظه‌های غربتت باشم

ای سهمت از بار امانت هرچه سنگین‌تر!
بگذار تا من هم شریک قسمتت باشم

تاب آوری تا اسمانِ روی دوشت را
من هم ستونی در کنار قامتت باشم

از گوشه‌یی راهی نشان من بده، بگذار
تا رخنه‌ای در قلعه‌بند فترتت باشم

سنگی شوم در برکه‌ی آرام اندوهت
یا شعله‌واری در خمود خلوتت باشم

زخم عمیق انزوایت دیر پاییده‌است
وقت است تا پایان فصل عزلتت باشم

صورتگر چشمان غمگین تو خواهم بود
بگذار هم چون آینه در خدمتت باشم

در خوابی و هنگام را از دست خواهی داد
معشوق من! بگذار زنگ ساعتت باشم..✌️❤️
دیدگاه ها (۰)

باز امشب ، شهرزاد قصه گویم می شوی ؟مایه ی آرامش بغض گلویم می...

↫ﺗﺮڪﻢ ﻧڪﻦ ،،ﻭﮔـــﺮﻧﻪ..↫ﻃــﻮﺭﯼ ﺗﺮڪﺖ ﻣﯿکﻨﻢ..↫ ﺗﺎ ڪﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺷـﻮﯼ ...

كاشكى يه روز انقدر بزرگ بشيد و شعورتون تكامل پيدا كنه، كه وق...

‌‌به من زنگ نزن ،به دیدنم بیا این تلفن لعنتیدکمه‌ آغوش ندارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط