《مدرسه رویایی》

(پارت ۵)

جیمین که تا چند ثانیه پیش دستش روی کتاب من بود، سریع دستش رو کشید و صورتش رفت تو هم.

**جیمین:** (زیر لب غر زد) «سوهو دیگه کیه؟»

---

از اون روز به بعد جیمین هر موقع منو با سوهو میدید اخماش میرفت تو هم .
میا همش بهم میگفت که جیمین عاشقت شده و بخاطر اینکه انقدر به سوهو نزدیکی حسودی میکنه ولی من نمیخواستم قبول کنم چون انتظار اینو نداشتم که جیمین، جذاب‌ترین پسر مدرسه بخواد عاشق من بشه .


چند هفته بعد

(ا.ت ویو )
با میا رفته بودیم پاساژ تا یکم خرید کنیم و بعد از اینکه کارمون تموم شد تصمیم گرفتیم بریم خونه پس از هم خداحافظی کردیم.

ا.ت:داشتم به سمت خونه میرفتم که جیمینو پیش در خونش دیدم و چند نفر دیگه هم اونجا بودن ، انگار جیمین داشت اسباب‌کشی میکرد ، تصمیم گرفتم برم پیشش و سلام کنم .

ا.ت: سلام جیمین

جیمین: سلام ا.ت . اینجا چیکار میکنی ؟

ا.ت: هیچی فقط با میا رفته بودیم خرید،الانم دارم برمی‌گردم خونه . تو چطور تو داری چیکار میکنی ؟

جیمین: من ؟ من دارم اسباب‌کشی میکنم .

ا.ت : جدی؟

جیمین: اره . اخه اینجا خیلی کوچیک بود .

ا.ت: اها..خب پس........الان دیروقته بهتر من زودتر برم، فردا تو مدرسه میبینمت..فعلا خداحافظ

جیمین: خداحافظ




☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
دیدگاه ها (۳)

《مدرسه رویایی》

《مدرسه رویایی》

《مدرسه رویایی》

《مدرسه رویایی》

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط