بستم به طرهی تو دل و رستم از غمت

بستم به طره‌ی تو دل و رَستم از غمت
آری علاج عاشق بیچاره بند بود
#هلالی_جغتایی #بخون
دیدگاه ها (۱)

شعله را جز ته خاکسترش آرام‌ کجاستجهد آن کن تو در سایهٔ خویش ...

دلم، دریا به دریا، از تماشای تو می‌گیرددلم دریاست، اما از تم...

ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شادکه شادی و غم گیتی نمی‌کنند دو...

آسمان بار امانت نتوانست کشیدقرعه‌ی کار به نام من دیوانه زدند...

رفتم از شهرِ تو هرگز نگرانم نشدی ،سوختم در غم و پیگیرِ جهانم...

سپاس از همراهی و حمایت شما عزیزان

شبی در موج زلفانت مرا هم رنگ دریا کنگل پژمرده ی دل را به لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط