ارباب من

ارباب من......
پارت چهارم


خواستم برم که تیام برآید استایل بغلم کرد و بردم پایین و کنارش نشستم که یهو مسی که رو بروم بود و ماسک زده بود گفت
٫چند وقتیه ندیدمت ببی گرل
+خب....شما؟
٫منو نشناختی عشقم
که یهو ماسکشو در آورد و چهرشو دیدم
+مبییییین(شوک و عصبی)
٫چرا عصبی میشی عزیزم

زیر چشمی دیدم اعصاب تیام خورده که یهو گفت
-بشین ا.ت جانم.
٫به عشق من چی گفتی تیام ؟
-من به زنم گفتم جانم نه به عشق تو
٫چیییی؟این چی میگه ا.ت
+م.م.مبین م من ازدواج کردم
و بعد سرتو میگیری پایین و غذاتو میخوری
+شب همگی بخیر شب بخیر ارباب
-بزار منم میام
و دنبال اومد تا بالا که.......
دیدگاه ها (۳)

فیک جدیدفردا آپ میکنم

وقتی زنش بودی ولی اون تو رو خدمتکارش می‌کنهپارت اولعلامت نیم...

ارباب من....پارت سومبعد اینکه کرواتشو باز کردم یهو یونا گفت#...

که یهو.....تیام روبه من کرد و گفت :دختره هرزه این چه گوهی بو...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط