از می پرسی که دردت چیست بنشین گوش کن
از می پرسی که دردت چیست؟ بنشین گوش کن!
درد من، این درد بی درمان من چشمان توست
مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال
اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم
من بودم و دل بود و کناری و فراغی
این عشق کجا بود که ناگه به میان جست؟
(وحشی بافقی)
درد من، این درد بی درمان من چشمان توست
مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال
اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم
من بودم و دل بود و کناری و فراغی
این عشق کجا بود که ناگه به میان جست؟
(وحشی بافقی)
- ۹۶۸
- ۰۱ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط