جونم واسات بگه ک
جونم واسات بگه ک:
به یغما رفت ملک دل به دست چشم چنگیزت
دلم خون شد به لطف واژه های طعنه آمیزت
گمانم نسبتی داری تو با شاهان قاجاری
که شهری کرد نابینا نگاه مست خونریزت
چنان در صحنه ی هر سینه نرد عشق می بازی
به خاک افتاد هر کس اتفاقی شد گلاویزت
تو هم دردی و هم داروی بی درمان ترین دردم
که دستان خداوندت برایم کرد تجویزت
چنان حال خدا خوش بود در هنگام خلق تو
پر از الماس و مروارید شد خاک طلاخیزت
تنم شنهای سوزان بیابانی ترک خورده
شبی باید شفا بخشد مرا آغوش تب ریزت
به من گفتند: کافر! چون سوال امتحان این بود:
"قیامت چیست؟"گفتم :
چشمهای فتنه انگیزت
#افسوس-حکم-قاضے
به یغما رفت ملک دل به دست چشم چنگیزت
دلم خون شد به لطف واژه های طعنه آمیزت
گمانم نسبتی داری تو با شاهان قاجاری
که شهری کرد نابینا نگاه مست خونریزت
چنان در صحنه ی هر سینه نرد عشق می بازی
به خاک افتاد هر کس اتفاقی شد گلاویزت
تو هم دردی و هم داروی بی درمان ترین دردم
که دستان خداوندت برایم کرد تجویزت
چنان حال خدا خوش بود در هنگام خلق تو
پر از الماس و مروارید شد خاک طلاخیزت
تنم شنهای سوزان بیابانی ترک خورده
شبی باید شفا بخشد مرا آغوش تب ریزت
به من گفتند: کافر! چون سوال امتحان این بود:
"قیامت چیست؟"گفتم :
چشمهای فتنه انگیزت
#افسوس-حکم-قاضے
- ۱.۱k
- ۰۸ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط