نی بزن خواهش ولی امشب کمی غمگین نواز

نی بزن خواهش ولی امشب کمی غمگین نواز
خوش نباشد حال من امشب کمی با من بساز

نی بزن شاید کمی از درد من را کم کنی
همنوا با من بسوزی امشبی درکم کنی

میکشد شعله زبانه از درونم بی صدا ست
سوختم خاکسترم خاکستر من پر بلاست

هیچ همراهی به جز یادت نباشد هم سفر
لطف کن امشب بیا این خاطـــراتت را ببــر

می دهد آهنگ غم آزار این گــوش مــــــرا
رفتنت گشته سئوالی و چـــرا پشت چـــرا

نیستم اهل گله سنـگ صبــــور غصـه ام
مانده ام از بهــر تـو دیگـر چه گویم قصه ام
دیدگاه ها (۱۱)

چندیست که در دام نگاه تو اسیرمدرگیر زمستانم و دلبسته ی تیرمه...

نازنیم بودی و نازتمرا دلگیر کردکاش میشد درد دلهایمرا تصویر ک...

هی رفیق . . .؟زخم هایت را پنهان کناینجامردمزیادی با نمک هستن...

غمِ تنهایی عذاب است به یادت چه کنم دلِ سر گشته یِ من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط