سادیسمی من

که جیمین رو دیدم تو چشام زل زده بود خوشبختانه رزی نبود اون کله جریان رو میدونست فوری بهش زنگ زدم
+الو الو رزی(استرس و ترس)
&چیشده ات
+ر...رزی هر کاری میکنی فقط فرار کن پیش من نیا از بار برو جیمین رو دیدم مطمئنم میکشت شماره من رو پاک کن منم شمارمو پاک میکنم اصلا گوشیمو میندازم
&اما ا.ت من نمی
+هیسسس جیمین داره میاد من میرم مراقب خودت باش
& خداحافظ دوست قشنگم


ویو ات
به رزی دروغ گفتم جیمین میاد سریع گوشیمو ریسیت کردم سرمو اوردم دیدم بالای سرمه

+ج..ج...ج..جی..جیم...جیمین
-پرنسس اگه همین الان نیای کل افراد اینجا میمیرن
+جیمین خواهش میکنم منو ول ک(که حرفش با سیلی جیمین قط شد)
-از الان به بعد رنگ خوش به زندگیت نمیبینی(و بیهوشت کرد)


ویو صبح
+
دیدگاه ها (۰)

سادیسمی من

شوگا داشت اهنگ مینوشت منم رفتم دزدکی تو اتاقش و جلوش نشستم س...

که دیدم در قفله هر چی بالا پایین میکردم فایده نداشت دنبال کل...

سادیسمی من

جیمین فیک زندگی پارت ۶۲#

بهترین رقیب منپارت۱ویو اتبا صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط