فیک مافیای هات من ( درخواستی) پارت ۴
یهو جیمین همزمان با منو کوک میخواست بیاد تو که داشتیم کله به کله میشدیم که کوک کمرمو گرفت منو کشید سمت خودش( فهمیدین چیشد؟)
+ اه ممنون
بهم لبخند زد
! ببخشید ا.ت
+خواهش،چیزی نشد که
؛ افرین کوک
همه خندیدن
به خودم اومدم دیدم هنوز تو بغل کوکم
از بغلش اومدم بیرون
هنوز داشتن مبخندیدن
+انقد خنده داره؟ ( با خنده)
همه:نه
کوک هم لبخند زد
«پرش زمانی به بعد تمرین»
داشتم میرفتم که کوک رو دیدم داره میدوئه سمتم
انقد شدت دوویدنش زیاد بود که وقتی بهم رسید لبامون خورد بهم
٫واقعا ببخشید ا.ت جون
چی؟؟؟؟ا.ت جون؟ جوننن؟ جونن؟( اره دیگه جون)
+ خواهش
٫ اممم قرمز شدی .
+ اوممم چیکار داشتین؟
سعی کردم بحث رو عوض کنم
٫خب اولا که یکم باهام صمیمی باش و ابنکه بگم تو خیلی خ...وشگ..ل.ی
+چ..ی؟ اها ممنون.
بیشتر قرمز شدم
کوک هم قرمز شد ، اما نه به اندازه ی من.
٫و اینکه میشه شمارتو داشته باشم؟
چیییی؟با این حرفش هم خجالت کشیدم ، هم خوشحال شدم
تو بچگی رو این پسره کراش داشتم
+بله ---------( شماره ی ا.ت)
+ ممنون
رفتم خونه . رفتم صورتمو شستم ارایشمو پاک کردم لباس تو خونه ایمو پوشیدم .وای ! اون خیلی !خوبه عاشقم شده؟ نه! اخه اختلاف سنیمون زیاده بعد چجوری ازدواج کنیم مامان و بابامون میزارن؟ هویییییییییییییی ا.ت تا کجا میری ؟؟؟؟ شاید اون فقط میخواد صمیمی شیم نه؟ همین لحظه گوشیم زنک زد ناشناس بود
٫ سلام ا.ت جون
+ ببخشید شم..
٫کوک هستم
+اوممم سلام کوک
٫ میخواستم بهت بگم میتونی بیای کافه ی فلان( اسم کافه رو حالا یه چی بزارین)
+ ساعت چند ؟
٫ ساعت ۷ غروب ؟
+ اره حتما
٫ باشه ممنونم خداحافظ
+ فعلا
قطع کرد
نمیتونم باور کنم چی گفت . الان ساعت ۵ هست
ها؟ دوساعت وقت دارم ؟
اره
چون امروز دوش گرفته بودم
رفتم دوباره میکاپ خوشگل انجام دادم رفتم یه هودی بلند مشکی باشلوارک لی مشیکی پوشیدم
هودی تا زانوم بود پس شلوارکم معلوم نبود
موهامو دو گوشی بستم
روش سنجاق کوچولو کیوت گزاشتم
کیوت شده بودم بخودم اومدم ساعت ۶ بود
هیی یه ساعت مونده تا قرارمون
باگوشی بازی کردم و ظرفاروشستم
خب ساعت ده دقیقه مونده به ۷ بود ده دفیقه دیگهههه؟؟
رفتم اون کفشمو پوشیدم
همونایی که شبیه کفش های کوک بود
هم هات شده بودم هم کیوت
رفتم دم در
دیدم کوک اومد....
بچه ها این پارت رو طولانی گذاشتم
شرط همون قبلیه
حمایتم کنین پلیز
وایی دستم شکست
فردا دیدم شرطو رسوندین میزارم براتون
+ اه ممنون
بهم لبخند زد
! ببخشید ا.ت
+خواهش،چیزی نشد که
؛ افرین کوک
همه خندیدن
به خودم اومدم دیدم هنوز تو بغل کوکم
از بغلش اومدم بیرون
هنوز داشتن مبخندیدن
+انقد خنده داره؟ ( با خنده)
همه:نه
کوک هم لبخند زد
«پرش زمانی به بعد تمرین»
داشتم میرفتم که کوک رو دیدم داره میدوئه سمتم
انقد شدت دوویدنش زیاد بود که وقتی بهم رسید لبامون خورد بهم
٫واقعا ببخشید ا.ت جون
چی؟؟؟؟ا.ت جون؟ جوننن؟ جونن؟( اره دیگه جون)
+ خواهش
٫ اممم قرمز شدی .
+ اوممم چیکار داشتین؟
سعی کردم بحث رو عوض کنم
٫خب اولا که یکم باهام صمیمی باش و ابنکه بگم تو خیلی خ...وشگ..ل.ی
+چ..ی؟ اها ممنون.
بیشتر قرمز شدم
کوک هم قرمز شد ، اما نه به اندازه ی من.
٫و اینکه میشه شمارتو داشته باشم؟
چیییی؟با این حرفش هم خجالت کشیدم ، هم خوشحال شدم
تو بچگی رو این پسره کراش داشتم
+بله ---------( شماره ی ا.ت)
+ ممنون
رفتم خونه . رفتم صورتمو شستم ارایشمو پاک کردم لباس تو خونه ایمو پوشیدم .وای ! اون خیلی !خوبه عاشقم شده؟ نه! اخه اختلاف سنیمون زیاده بعد چجوری ازدواج کنیم مامان و بابامون میزارن؟ هویییییییییییییی ا.ت تا کجا میری ؟؟؟؟ شاید اون فقط میخواد صمیمی شیم نه؟ همین لحظه گوشیم زنک زد ناشناس بود
٫ سلام ا.ت جون
+ ببخشید شم..
٫کوک هستم
+اوممم سلام کوک
٫ میخواستم بهت بگم میتونی بیای کافه ی فلان( اسم کافه رو حالا یه چی بزارین)
+ ساعت چند ؟
٫ ساعت ۷ غروب ؟
+ اره حتما
٫ باشه ممنونم خداحافظ
+ فعلا
قطع کرد
نمیتونم باور کنم چی گفت . الان ساعت ۵ هست
ها؟ دوساعت وقت دارم ؟
اره
چون امروز دوش گرفته بودم
رفتم دوباره میکاپ خوشگل انجام دادم رفتم یه هودی بلند مشکی باشلوارک لی مشیکی پوشیدم
هودی تا زانوم بود پس شلوارکم معلوم نبود
موهامو دو گوشی بستم
روش سنجاق کوچولو کیوت گزاشتم
کیوت شده بودم بخودم اومدم ساعت ۶ بود
هیی یه ساعت مونده تا قرارمون
باگوشی بازی کردم و ظرفاروشستم
خب ساعت ده دقیقه مونده به ۷ بود ده دفیقه دیگهههه؟؟
رفتم اون کفشمو پوشیدم
همونایی که شبیه کفش های کوک بود
هم هات شده بودم هم کیوت
رفتم دم در
دیدم کوک اومد....
بچه ها این پارت رو طولانی گذاشتم
شرط همون قبلیه
حمایتم کنین پلیز
وایی دستم شکست
فردا دیدم شرطو رسوندین میزارم براتون
- ۵.۲k
- ۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط