لبخند رازیست

لبخند رازی‌ست
عشق رازی‌ست
قصه نیستم که بگویی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
من دردِ مشترکم
مرا فریاد کن.
درخت با جنگل سخن می‌گوید
علف با صحرا
و من با تو سخن می‌گویم
دستت را به من بده
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه لب‌ها سخن گفته‌ام
در خلوتِ روشن با تو گریسته‌ام
ای دیریافته با تو سخن می‌گویم
به‌سانِ ابر که با توفان
به‌سانِ علف که با صحرا
به‌سانِ باران که با دریا
به‌سانِ درخت که با جنگل سخن می‌گوید
زیرا که من
ریشه‌های تو را دریافته‌ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.
#احمد_شاملو👌 🌺
دیدگاه ها (۹)

نفس کشیدناگر خود نشان زندگی است...به دوستان برسان:"زنـــده ا...

_________________🍃 🌹 همیشه واسه گلـی خاک گـلدون باش کهاگه به...

خودم اینجا و دلم پیشِ تو سرگردان استتنِ من قایقِ لنگر زده در...

دگری نمیشناسم که سراغ از تو گیرمبفدای روی ماهت، ز کرم خودی ن...

درخت با جنگل سخن مي گويدعلف با صحراستاره با کهکشانو من با تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط