آمدی تنها نباشم حیف تنها تر شدم

آمدی تنـــــها نباشم حیف تنـــــها تر شـــدم

از یقیــــن گفتی برایـــم، پاک بی باور شدم

ساده گفتــــــی باورم کن ! با تو می مانم ولی

رفتی و در شعر تو خط خورده ای دیگر شدم.
دیدگاه ها (۱)

صدایـــــم میــــزد گلـــــمگلے بــــودم در باغچه ے دلشاما ا...

مینویسم غزلی باز به اصرار دلم مدتی هست شدم سخت گرفتار دلم گر...

ای باورِ روزهای تنهائیمبرایت چه بنویسماز دلتنگی بنویسم یا دو...

رو می کنم به عکس تو با چشم زارِ خویشمی گـــویمش ز قصه ی دنبـ...

رفتم از شهرِ تو هرگز نگرانم نشدی ،سوختم در غم و پیگیرِ جهانم...

انسان نه فقط یک نام است...بلکه یک کهکشان بی انتهاستبا ستاره ...

من چه می دانستم که دل عاشق را می دَرنداز درون سینه ام قلب و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط