میان خاطرات بی شمارمان

میا‌‌نِ خاطراتِ بی‌ شمارمان
ای آشنا !!
به بودنت
ادامه بده
از اولین آغوش
هزار شب هم که بگذرد
باز ستاره بی‌ قرار وُ
مهتاب بی‌ قرار وُ
این دل بی‌ قرار است
دیدگاه ها (۱)

در من زنی‌ می‌رقصدمن به تبلورِ لحظه می‌‌اندیشمبه سماجتِ دختر...

چَشمانِ پر طُمطُراق تومرا مرتعش از شعاعِ خیالی می‌کند که‌ وع...

عبورم دهاز ازدحامِ خیابانیکه بی‌ تفاوتی‌ سایه‌ها و آدم هامر...

روی درخت چند خط کجروی زمینچند برگِ زرددر دلم هزار حرفهزار خا...

سلام… به اوج تنهایی..سلام به نور چشمان تر ….در سکوت وتاریکی ...

شب همدم تنهایی و آرامش است پرده ای از سکوت و راز است،بر فراز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط