پارت

پارت _ ۹

کوک : اجوما ، بیا یه خدمتکار جدید داریم
یوری : نمیخوام برم

کوک : میری یا دوباره بزنمت * پوزخند *

اجوما : سلام تازه وارد بیا تا اتاقتو و
کارهاتو نشونت بدم

یوری : باشه * عصبانی *

ویو یوری : واقعا ازش متنفرم دلم میخواد با تفنگ تیر خالی کنم تو کلش ، اخه من کاری نکرم😓

اجوما : بیا اینجا اتاقته ، لباسای کارتو بپوش بعد بیا بهت کار ها تو بگم

یوری : باشه ممنون

ویو یوری : لباسام رو پوشیدم ، یکم تنگ بود ولی کاریش نمیشه کرد ، رفتم پیش اجوما

اجوما : لباسه بهت میاد ، بیا فعلا این پله ها رو تمیز کن

یوری : یااااا ، چقدر پله است چجوری ۱۰۰ تا پلو رو طی بکشم ؟؟؟

اجوما : دیگه وقتی خدمتکار اربابی  ، همین کارا رو باید بکنی 😏

ویو یوری : من واقعا بدبخت ترین ادم دنیام 😔 همینجوریش تو زندگیم مشکلات زیادی داشتم 😪

اجوما : کارت تموم شد بیا بهم بگو

یوری : باشه
دیدگاه ها (۰)

لباس یوری ما خودمون از این لباسا نداریم 😂

پارت _ ۱۰ ویو یوری : استیمامو بالا دادم و شروع به تمیز کردن ...

پارت _ ۸کوک : رفتم و در زیر زمین رو باز کردم دیدم یوری همینج...

پارت _ ۷دیدم تهیونگ داره میاد سمتم کوک: چیزی شده ته : برو ام...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط