یه شبایی تو زندگی هست که وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میز

یه شبایی تو زندگی هست که وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنی به چیزایی میرسی '''''''

که نمیدونی تقدیرت بوده یا تقصیرت!
به آدمایی میرسی که نمیدونی دردن یا همدرد!!!!!!
به لحظه هایی میرسی که هضمش واسه دله کوچیکت سخته، و به دردایی میرسی که برای سن و سالت بزرگه!!!!!!!!!!!
به آرزوهایی که توهم شده!!!!
به چیزایی که حقت بود اما شد توقع!!
رویاهایی که به هیچ گذشت!!!!!!!!
و زخمهایی که با نمک روزگار آغشته شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!




##مهم ## ##اینه که ازشون درس بگیری##
دیدگاه ها (۲۲)

ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ ...

یاد دارم در غروبی سرد سرد،می گذشت از کوچه ما دوره گرد،داد می...

ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ... ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ... میبینـــــﯽ... ﭼﯿﺰﯼ... ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ......

کاش می شد...تمام داستان های دنیا رااز دهان تو بشنوم!تمام عاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط