آرامش تمام غزلها مرا ببخش

آرامـشِ تـمـام غـزلها ، مـرا ببخـش
رنجانده ام اگرکه دلت را مرا ببخش

مقـصود و مقصد شعـرم فقط تویی
زیـباتـرین ترانه ی دنیا مـرا بـبخش

دلگیر میشوی و ، دمی دم نمیزنی
سنگِ صبورِاین شب یلدا مرا ببخش

شرمنده ام که کام تو را تلخ میکنم
ای ماهرویِ صادق و زیبا مرا ببخش

من عاشقانه دوست دارمت فقط همین
ایـن را قبــول میکنی آیــا ؟ مرا ببخش !
دیدگاه ها (۱)

فنجان اضافه ای که روی میز استیخ کرده و از نبودنت لبریز استمن...

تو حاشا می کنی هر شب...دو چشم شوخ و شهلا را، هویدا می کنی هر...

یاد داری آن شب از باران صمیمی تر شدیم؟آسمان افسانه گفت و ماه...

NHﻏﺮﻭﺭﻡ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﻟﻪ ﺷﺪ، ﺩﻟﺖ ﺳﻨﮓ ﺍﺳﺖ ، میفهمی؟ﻓﻘﻂ ﮔــﺎﻫﯽ ﻧﮕﺎﻫﻢ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط