Pt

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁴"


لبخندی زدم و تایپ کردم:
کوک: "نه تو خر نیستی توت فرنگی منی"
اما جواب نداد که نداد، فکر کنم از ناز کردن خوشش میاد...
اونقدر حرصی شدم که زدم بلاکش کردم!
و گوشیو پرت کردم سمت شاگرد...

( ویو آرا )
به صفحه چت خیره بودم که یهو... چی بلاکم کرد؟! ی..یعنی چی؟!
از شدت حرص گریه ام گرفته بود... یه مشت محکم به گوشی زدم و سرمو کردم تو بالش و جیغ زدم:
آرا: عوضییییییی

نیم ساعتی میشد که حرصی به سقف خیره بودم و ناراحت بودم.
وقتی یه کوچولو براش ناز کردم بلاکم کرد...
راست میگه! مگه من کیه اونم؟!
وای اصن چرا دور برداشتم که اون...

اصلا اون حق داره... کی باهم تو را..بطه بودید آرای احمق که بهش دل بستی؟!
چرا فکر کردم دوستم داره یا یجورایی دوست پسرمه؟!
وای خدااا من خیلی احمقم‌.‌..

همون لحظه صدای گوشیم به گوش رسید.
بازش کردم هعی آنا پیام داده بود...
کفری بود ازم! پیامشو باز کردم و تایپ کردم:
آرا: "ببخشید آنا... راستش خیلی درگیر بودم!"
آنا: "باشه حالا... عکسشو بده!"

رفتم تو گوگل و سرچ کردم عکس گاو اسکرین شات گرفتم و براش توی پیوی فرستادم.
آرا: "اینا اینه"
چند ثانیه بعد پیام داد: "خخخ آراااا این گاوِ خوشتیپ چجوری تورو حرصی کرده؟!"

اومدم چیزی تایپ کنم که پیام چاگیا بالای صفحه اومد!
کوک: "ببخشید"
از بالای صفحه خوندم و ناخداگاه لبخندی زدم.
کوک: "ببخشیددد آرااا لطفا جواب بده!"
کوک: "آراااا"
دیدگاه ها (۷)

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁵"از تلگرام بیرون اومدم و باز از بالای صفحه...

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁶"زن‌عمو: آره یکی از دوستای دوران دبیرستان ...

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵³"سین خورد اما جوابی نداد... همون لحظه تقه ...

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵²"بی تفاوت سمت ماشین رفتم و سوار شدم...نگاه...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_271گوشیو کنار گذاشتم و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط