صدای نیکو مثل شیشه شکسته بودمن عاشق آنابث نبودم

.....صدای نیکو مثل شیشه شکسته بود:من عاشق آنابث نبودم.
جیسون گفت :تو بهش حسودی می کردی.بخاطر همین نمی خواستی اطرافش باشی.مخصوصا اطراف پرسی هم نمی خواستی باشی.این همون حس رو داشت.
بخشی از کتاب خانه هادس اثر ریک ریردان
از نظر من با این کار تموم هفتا کتاب قبلش رو نابود کرد
اونایی که کتاب رو خوندن می دونن
دیدگاه ها (۲)

هری گفت:آخرین چیز را به من بگو.آیا اینجا واقعی است؟یا همه ی ...

نگران نباش ،خوشحال باشدوباره برای جیجرم،می دونم به اونیکه که...

جیسون صدا زد:نیکو این یارو از تو چی میخواد؟کاپی گفت:بهش بگو ...

در مورد اون شهردار "" مارانوس "" نیویورک که توضیح دادم !!اما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط