سه تا داستان هست که همیشه آرزو داشتم دربارهشون کتاب بنوی
سه تا داستان هست که همیشه آرزو داشتم دربارهشون کتاب بنویسم... و حالا میخوام داستانشون رو در اکانت دومم بنویسم-
داستان اول:
آکیکو، زادهی تاریکی، با موهایی سپید چون برف و چشمانی از جنس طلای ناب، در دل شبهای ژاپن، هر بینندهای را به کام مرگ میکشاند.
فریبندگیاش، دامِ زیبایی بود برای گمراهیِ انسانها.
این شیطانِ ساکن جنگلهای تاریک، چه سرنوشتی در انتظار داشت؟
داستان دوم:
در اعماق تاریکی، جایی که سایهها میرقصند و وهم در هوا شناور است، خواهر بزرگتر و برادر کوچکتر، دو آدمخوار حیلهگر، در پوششی از فریبکاری زندگی میکردند. آنها با ظاهری فریبنده و نمایشهای رنگارنگ، انسانهای سادهلوح را به کارناوال مرگ خود میکشاندند، جایی که قربانیان بیگناه، طعمهی شهوت سیریناپذیر آنها میشدند.
اما سرنوشت، بازی بیرحمانهای داشت. خواهر بزرگتر، با ضربهای از فرشتگان آسمانی، به سزای اعمال شوم خود رسید. اکنون، برادر کوچکتر، تنها بازمانده از این خاندان نفرین شده، تشنهی انتقام است. آتشی از خشم در قلب او زبانه میکشد و او را به سوی مسیری تاریک و خطرناک میکشاند.
سرنوشت او چه خواهد بود؟ آیا او نیز در گرداب خون و جنون غرق خواهد شد، یا خواهد توانست راهی برای انتقام بیابد؟
.....
داستان سوم چیزیه که برام خیلی زیاد خاصه برای همین اون رو الان نمینویسم...
به نظرتون از بین این دوتا اول کدوم رو توی اکانت دومم بنویسم؟
داستان اول:
آکیکو، زادهی تاریکی، با موهایی سپید چون برف و چشمانی از جنس طلای ناب، در دل شبهای ژاپن، هر بینندهای را به کام مرگ میکشاند.
فریبندگیاش، دامِ زیبایی بود برای گمراهیِ انسانها.
این شیطانِ ساکن جنگلهای تاریک، چه سرنوشتی در انتظار داشت؟
داستان دوم:
در اعماق تاریکی، جایی که سایهها میرقصند و وهم در هوا شناور است، خواهر بزرگتر و برادر کوچکتر، دو آدمخوار حیلهگر، در پوششی از فریبکاری زندگی میکردند. آنها با ظاهری فریبنده و نمایشهای رنگارنگ، انسانهای سادهلوح را به کارناوال مرگ خود میکشاندند، جایی که قربانیان بیگناه، طعمهی شهوت سیریناپذیر آنها میشدند.
اما سرنوشت، بازی بیرحمانهای داشت. خواهر بزرگتر، با ضربهای از فرشتگان آسمانی، به سزای اعمال شوم خود رسید. اکنون، برادر کوچکتر، تنها بازمانده از این خاندان نفرین شده، تشنهی انتقام است. آتشی از خشم در قلب او زبانه میکشد و او را به سوی مسیری تاریک و خطرناک میکشاند.
سرنوشت او چه خواهد بود؟ آیا او نیز در گرداب خون و جنون غرق خواهد شد، یا خواهد توانست راهی برای انتقام بیابد؟
.....
داستان سوم چیزیه که برام خیلی زیاد خاصه برای همین اون رو الان نمینویسم...
به نظرتون از بین این دوتا اول کدوم رو توی اکانت دومم بنویسم؟
- ۴.۲k
- ۲۲ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط