نشد به شرط قصهها زدم به خال غصهها
نشد به شرط قصهها، زدم به خال غُصهها
که من سفیر پاپتی میان دشت غصهام
نشد به اشک خندهها، زدم به عار گریهها
که من دهاتی غریب میان شهر گریهام
ارس آرامی
که من سفیر پاپتی میان دشت غصهام
نشد به اشک خندهها، زدم به عار گریهها
که من دهاتی غریب میان شهر گریهام
ارس آرامی
- ۴۱۹
- ۰۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط