نامخاندان جئون
نام:خاندان جئون
PART:59
ا.ت:چرا فکر میکنی تقصیر منه؟ مگه من چیکار کردم؟اون یهو شروع به همچین کاری کرد من شکه شده بودم حتی بهش گفتم که شوهر دارم ولی براش مهم نبود من سعی میکردم خودمو از دستش آزاد کنم ولی زورش بیشتر بود (گریه)
جوگ کوک:........
ا.ت:من . من عاشقتم جونگ کوک خیلی دوست دارم(گریه)
جونگ کوک:باشه باشه انقدر گریه نکن
اومد بغلم کرد
جونگ کوک:ببخشید لپ قرمزی من تقصیر منم بود خیلی زیاده روی کردم دستم بشکنه که بهت سیلی زدم (ناراحت)
ا.ت:لازم نیست ناراحت باشی عزیزم مهم اینه که الان کنار همیم (لبخند)
جونگ کوک:آره راست میگی(لبخند)
نگاهی به شکمم که یکم بزرگ شده بود کرد
جونگ کوک:کوچولو بابا چطوره؟(لبخند)
ا.ت:خوبه(خنده)
جونگ کوک:اگه دختر باشه کلی لوسش میکنم و براش عروسک میخرم و اگه پسر باشه کلی باهاش بازی میکنم و هرچی دوست داشته باشه براش میگیرم و حالا فرقی نمیکنه دختر باشه یا پسر بهش یاد میدم که از مامانشون خوب مواظبت کنه (لبخند)
ا.ت:(لبخند)
جونگ کوک:عاشقتم لپ قرمزی
ا.ت:منم عاشقتم کوکی
که تو بغل هم خوابمون برد
چند ماه بعد:
PART:59
ا.ت:چرا فکر میکنی تقصیر منه؟ مگه من چیکار کردم؟اون یهو شروع به همچین کاری کرد من شکه شده بودم حتی بهش گفتم که شوهر دارم ولی براش مهم نبود من سعی میکردم خودمو از دستش آزاد کنم ولی زورش بیشتر بود (گریه)
جوگ کوک:........
ا.ت:من . من عاشقتم جونگ کوک خیلی دوست دارم(گریه)
جونگ کوک:باشه باشه انقدر گریه نکن
اومد بغلم کرد
جونگ کوک:ببخشید لپ قرمزی من تقصیر منم بود خیلی زیاده روی کردم دستم بشکنه که بهت سیلی زدم (ناراحت)
ا.ت:لازم نیست ناراحت باشی عزیزم مهم اینه که الان کنار همیم (لبخند)
جونگ کوک:آره راست میگی(لبخند)
نگاهی به شکمم که یکم بزرگ شده بود کرد
جونگ کوک:کوچولو بابا چطوره؟(لبخند)
ا.ت:خوبه(خنده)
جونگ کوک:اگه دختر باشه کلی لوسش میکنم و براش عروسک میخرم و اگه پسر باشه کلی باهاش بازی میکنم و هرچی دوست داشته باشه براش میگیرم و حالا فرقی نمیکنه دختر باشه یا پسر بهش یاد میدم که از مامانشون خوب مواظبت کنه (لبخند)
ا.ت:(لبخند)
جونگ کوک:عاشقتم لپ قرمزی
ا.ت:منم عاشقتم کوکی
که تو بغل هم خوابمون برد
چند ماه بعد:
- ۶.۸k
- ۰۲ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط