مثلن الان بیان اینطوری ببرنم

مثلن الان بیان اینطوری ببرنم 😢 🙄
|یادمه چن سال پیش یه کتابی میخوندم داستان یه دختری بود ک با یه پیرمرد زندگی میکرد
بعد یه روز دو سه نفر میان اینو میدزدن
میبرنش فضا ، اونجا میفهمه تو دنیای خودش پرنسس بوده و فضایی هستش
اون دو سه نفرم فضایی بودن |
ادامه کتابو هیچوقت نخوندم الان یادم افتاد 😅
خلاصه ک از اونموقع خیلی دوس داشتم بیان منم ببرن 😑
دیدگاه ها (۱۴۹)

فرشته ای که شیطان شد ...^_^

اونی ک قرار میگیره بین عشق دو نفر خیلی خرع ^_^اون طرفی ک می...

😄 😜 😉

حوصلم پوکید نصف شبی=[همتون مرغید؟ جغدای ویس کجان پس :/

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط