وقتی آمدی با خودم گفتم او از همان نابهای روزگار است
وقتی آمدی با خودم گفتم او از همان نابهای روزگار است!
همان که داستانش را از زبان مادر بزرگ و خاله جان بارها شنیده بودم
همان که هیچ وقت تمام نمیشود
غرق تو شدم
نمیدانم چه شد همه چیز گم شد
من در تو ،
تو در غرور،
بغض در گلو،
اشک روی گونه،
خاطــره در من....
وعشق فرسنگها از ما فاصله گرفت و احساس قیچی شد راستی چقدر دل بریدن درد دارد...!
همان که داستانش را از زبان مادر بزرگ و خاله جان بارها شنیده بودم
همان که هیچ وقت تمام نمیشود
غرق تو شدم
نمیدانم چه شد همه چیز گم شد
من در تو ،
تو در غرور،
بغض در گلو،
اشک روی گونه،
خاطــره در من....
وعشق فرسنگها از ما فاصله گرفت و احساس قیچی شد راستی چقدر دل بریدن درد دارد...!
- ۴۳۱
- ۰۱ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط