کاملم کن پارت ۱۵

انجی: یو خانم هایاشی « بلند شدن از روی صندلی» همگی برید بیرون با خانم هایاشی می خوام تنها صحبت بکنم
بقیه بدون پرسیدن چیزی از اتاق خارج شدن و راکی موند به همراه انجی
‌راکی: پادشاه انجی با من کاری کردم که خودم خبر ندارم
‌انجی: مطمئنم که شوتو بهت درموردم گفته و اینکه چقدر اذیتش کردم من از روی پدر بودنم این کار رو کردم و البته برای ملتم چون شوتو بعداً قراره پادشاه بشه و باید قدرت خیلی زیادی داشته باشه
‌راکی: من نظرم از شما اصلا ربطی به پسرتون ندارد شما باعث شدید که پدر و مادر من توی آتش سوزی بمیرند شما حتی نیرو نفرستادید که ببینید چه خبره.........شما همیشه دنبال قدرت هستید و به بقیه توجه نمی کنید حتی براتون مهم نیست که پسرتون حالش چطوره ؟
‌انجی: شاید تو درست میگی و من همیشه اینطوری بودم ولی پدرو مادرت دارندگان یاتوگامی بودن و باید می مردن تازه برادرت دارنده بعدی هم از شهر خارج شده پس تو الان فقط یه کوسه داری اونم مال مادرت بوده درمانگری پس دیگه کسی رو نداری که ازش کمک بخوای........
‌راکی: پس حتما می خواید بگید که دیگه به خانواده من نیازی نیست ولی اشتباه می کنید شهری که برادر من اونجاست از منطقه فقیر رسیده به منطقه ای ثروتمند پس یا توگامی کارش رو خیلی خوب میدونه
‌انجی: بله اینو خودم میدونم ولی من دلم نمی خواد که......کسی به تو چیزی بگه پس میارمت به قصر احتمالا زمان بیشتری رو هم می تونی با پسرم باشی
‌راکی: ببخشید ولی شما مطمئن هستید که انجی تودوروکی هستید آخه یکم بیش ازحد مهربان شدین
#مای_هیرو_اکادمی #مدرسه_قهرمانانه_من #شوتو_تودوروکی #فن_فیک #سناریو #انیمه #مانگا
دیدگاه ها (۰)

سلام

بچه ها ممنونم که هستید

اکو

کاملم کن پارت ۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط