رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۳
(گوینده:میتسوری ۴ ساله:)
خب. بزار ببینم...این کتابه خوبه. البته یکم عجیب میشه اگه یه بچه ۴ ساله که نمی تونه بخونه همچین کتاب طولانی ای رو برداره.... خب من که بی هدف اینو بر نداشتم. لازم دارم تا یکم در مورد تناسخ و زندگی پس از مرگ تحقیق کنم.....از اینا گذشته کسی که مامانم داره باهاش حرف می زنه کیه؟
خیلی آشناست ولی نمی دونم کجا دیدمش.... شاید تو زندگی قبلیـم دیدمش.
اون دختره شبیه موزانه (😂) نکنه شیطان باشه؟ نه! هنوز نه! نباید قضاوت کنم.
ولی اگه شیطان باشه چی؟؟
کتابدار هم شبیه کدو عه(🤣) شاید اونم شیطانه؟
اون دختره هم .... شبیه شینوبو عه.... یهویی دلم براش تنگ شد ..... چییییییی؟؟؟؟؟
امکان نداره.... اون پسره که رو اون صندلی نشسته چرا انقد شبیه موزه؟(🤣🤣🙄)
چرا همه انقد شبیه شیاطین ان؟ .... نه نه نه الان ۲۰۰ سال از مرگ موزان گذشته امکان نداره شیطان دیگه ای هم باشه😑
عجیبه ..
الان هوس موز کردم...
:«مامان. من گشنمه. دلم موز می خواد.»
مامان:«خیلی خب میتسوری الان میریم . خب دیگه عزیزم خدافظ از طرف من کانائه رو ببوس.»
چی ؟ درست شنیدم اون الان گفت شینوبو؟
یعنی اسم اون دختره شینوبو عه👀خب ......
(گوینده:شینوبو ۴ ساله:)
اون خانومه که داشت با مامانم حرف میزد الان به اون دختره گفت میتسوری؟ صبر کن صبر کن.... این همون دختره دو سال پیشه که تو خانه بازی دیدم.. ... . البته فکر کنم.واقعا شبیه میتسوریه.
گذشته از اون....
امکان نداره! اون دختره چقدر شبیه موزانه!
کتابدار هم شبیه گلابیه .(😂گلابی هم شبیه کدوعه)
اون پسره هم که روی صندلی نشسته شبیه خیاره..
نکنه شیطان باشن؟؟؟
هنوز نه! نباید از الان شروع کنم به پیدا کردن و کشتن شیاطین.
تازشم موزان ۲۰۰ سال پیش نابود شد. البته گمونم . چون من قبل از اینکه شکستش رو ببینم مردم🥲 ای کاش حداقل بعد از شکست دوما یکم زنده می موندم
حتی نمی دونم کانائو تونست دوما رو بکشه یا نه. می خواستم به تومیوکا سان بگم که دوسش دارم 🥲هعی حالا به هر حال دیگه گذشت.
از این فرصت به خوبی استفاده می کنم ......
ادامه دارد.....
خب. بزار ببینم...این کتابه خوبه. البته یکم عجیب میشه اگه یه بچه ۴ ساله که نمی تونه بخونه همچین کتاب طولانی ای رو برداره.... خب من که بی هدف اینو بر نداشتم. لازم دارم تا یکم در مورد تناسخ و زندگی پس از مرگ تحقیق کنم.....از اینا گذشته کسی که مامانم داره باهاش حرف می زنه کیه؟
خیلی آشناست ولی نمی دونم کجا دیدمش.... شاید تو زندگی قبلیـم دیدمش.
اون دختره شبیه موزانه (😂) نکنه شیطان باشه؟ نه! هنوز نه! نباید قضاوت کنم.
ولی اگه شیطان باشه چی؟؟
کتابدار هم شبیه کدو عه(🤣) شاید اونم شیطانه؟
اون دختره هم .... شبیه شینوبو عه.... یهویی دلم براش تنگ شد ..... چییییییی؟؟؟؟؟
امکان نداره.... اون پسره که رو اون صندلی نشسته چرا انقد شبیه موزه؟(🤣🤣🙄)
چرا همه انقد شبیه شیاطین ان؟ .... نه نه نه الان ۲۰۰ سال از مرگ موزان گذشته امکان نداره شیطان دیگه ای هم باشه😑
عجیبه ..
الان هوس موز کردم...
:«مامان. من گشنمه. دلم موز می خواد.»
مامان:«خیلی خب میتسوری الان میریم . خب دیگه عزیزم خدافظ از طرف من کانائه رو ببوس.»
چی ؟ درست شنیدم اون الان گفت شینوبو؟
یعنی اسم اون دختره شینوبو عه👀خب ......
(گوینده:شینوبو ۴ ساله:)
اون خانومه که داشت با مامانم حرف میزد الان به اون دختره گفت میتسوری؟ صبر کن صبر کن.... این همون دختره دو سال پیشه که تو خانه بازی دیدم.. ... . البته فکر کنم.واقعا شبیه میتسوریه.
گذشته از اون....
امکان نداره! اون دختره چقدر شبیه موزانه!
کتابدار هم شبیه گلابیه .(😂گلابی هم شبیه کدوعه)
اون پسره هم که روی صندلی نشسته شبیه خیاره..
نکنه شیطان باشن؟؟؟
هنوز نه! نباید از الان شروع کنم به پیدا کردن و کشتن شیاطین.
تازشم موزان ۲۰۰ سال پیش نابود شد. البته گمونم . چون من قبل از اینکه شکستش رو ببینم مردم🥲 ای کاش حداقل بعد از شکست دوما یکم زنده می موندم
حتی نمی دونم کانائو تونست دوما رو بکشه یا نه. می خواستم به تومیوکا سان بگم که دوسش دارم 🥲هعی حالا به هر حال دیگه گذشت.
از این فرصت به خوبی استفاده می کنم ......
ادامه دارد.....
- ۱۴.۲k
- ۰۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط