مادرم مدرک پزشکی ندارد

مادرم مدرک پزشکی ندارد؛
ولی دستهایش کاری می کنند که هزار قرص و دوا نمی کند...
شماره نظام مهندسی ندارد
ولی از منِ ویرانه با حرف هایش یک آدم نو می سازد...
نقاش نیست
ولی با یک کلام لبخندی روی لبهایم می کشد...
که هزار نقاش از پسش بر نمی آیند...
ندیده ام توی استودیو ضبط صدا وقت بگذراند
ولی آهنگِ صدایش از هر موسیقی گوش نواز تر است...
مادرم سر آشپز و رستوران دار نیست
ولی عطرِ و طعم غذاهایش هوش از سر میپراند...
بهشت را زیر پایش ندیدم
ولی شک ندارم بهشت زیر پایش نیست
بهشت نعمتِ وجودش است...
دیدگاه ها (۱)

بازار وکیل شیراز

مردی با دوچرخه به خط مرزی می‌رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود ...

میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری...

در این زندگی از همه چیز میتوان چشم پوشید.چشم پوشیدن، فریبنده...

پارت : ۳۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط