طرحخوانشدهروزآخر

#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_هفتم
#قسمت_شصت
____🍃🌸🍃🌸🍃____

دیگر دشمن جرات نمیکرد وارد خیابان شود. هر بار که خشاب ۲۳ تمام میشد سریع تویوتا را می‌کشیدند پشت دیوار و خشاب ها را عوض می‌کردند و در این بازه زمانی هم چند تا از نیروها به سمت داخل خیابان تیراندازی می‌کردند تا حجم آتش قطع نشود.
هماهنگی خوبی بود و دشمن نتوانست پیشروی کند؛ اما دو تا از نیروهای گردان تداخل در این درگیری مجروح شدند که یکی شان بعد از مدتی شهید شد.
به سرعت درخواست آمبولانس کردم و آنها را از منطقه خارج کردیم. هرطور بود مسیر را ادامه دادم. ماموریت خطرناک، طاقت‌فرسا و اضطراب آوری بود. مشخص نبود در ساختمان بعدی دشمن منتظر ماست یا خودی.
همینطور که میرفتیم از تعداد افراد تیم تامین کاسته می‌شد و هر کدام به بهانه‌ای در تاریکی از تیم خارج می شدند، به طوری که دیگر کسی نماند و من تنها ماندم و ماموریت را ادامه دادم.
بالاخره یک ساعتی طول نکشید که دیگر یک دور کامل روستای البرنه را زدم.
ساعت ۱۲ نیمه شب شده بود، عمار که مرا دید گفت:« برو بالا کمک تراب.»

🔻ادامه دارد...

─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir

✅ نشرش با شما
دیدگاه ها (۰)

|•🌷🕊🌷•|🌷امروز، به فضل همین شهادت‌ها🕊 و به برکت خون شهدا🕊، مل...

خیالٺ‌را آرزو‌مےکنم؛براےتسکینِ‌دلتنگےهایم🤍:)))!─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─...

💯 وبگاه ویژه شهید ابراهیم عشریه با آدرس اختصاصی👇 افتتاح شد.🌐...

#طرح_خوانش_ده_روز_آخر #فصل_هفتم#قسمت_پنجاه_و_نهم____🍃🌸🍃🌸🍃___...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط