فکرم از این دربه دری جای دگر نمی رود

فکرم از این دربه دری جای دگر نمی رود
شام زغال گون من رو به سحر نمی رود

جاذبه های این جهان گرد رهی نباشدم
قامت دلربای دوست پیش نظر نمی رود

داغ دلم تازه مکن زین که گذشته ها گذشت
از گذر گذشته ها شهد و شکر نمی رود

خاطر غمگسار ما دام بلا چشیده است
نام بلا خطای عشق رو به خطر نمی رود

چله نشین غربتم تا مگرم چه ها شود
غربت از این جاده چرا راه دگر نمی رود
🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋
دیدگاه ها (۶)

سلام صبحتون پر انرژی براتون روزی شاد و پربرکت رو آرزومندم......

برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیستگویی همه خوابند، کسی را به...

یه وقتایی حتی حوصله ی خودتم نداری، حتی حوصله ی صدای افکار خو...

دیگر در این شهر مرا جایی نیستخانه نشین شده ام چون گریز از خا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط