چرا مردم قفس را آفریدند

چرا مردم قفس را آفریدند؟

چرا پروانه را از شاخه چیدند؟

چرا پرواز ها را پر شکستند؟

چرا آوازها را سر بریدند؟

پس از کشف قفس پرواز پژمرد

سرودن بر لب بلبل گره خورد

کلاف لاله سر در گم فرو ماند

شکفتن در گلوی گل گره خورد

چرا نیلوفر آواز بلبل

به پای میله های سرد پیچید؟

چرا آواز غمگین قناری

درون سینه اش از درد پیچید؟

چرا لبخند گل پرپر شد و ریخت؟

چه شد آن آرزوهای بهاری؟

چرا در پشت میله خط خطی شد

صدای صاف آواز قناری؟

چرا لای کتابی خشک کردند

برای یادگاری پیچکی را؟

به دفترهای خود سنجاقکی کردند

پرپروانه و سنجاقکی را؟

خدا پر داد تا پرواز باشد

گلویی داد تا آواز باشد

خدا می خواست باغ آسمانها

به روی ما همیشه باز باشد

خدا بال و پر و پرواز شان داد

ولی مردم درون خود خزیدند

خدا هفت آسمان باز را ساخت

ولی مردم قفس را آفریدند

قیصر امین پور
دیدگاه ها (۱)

سراپا اگر زرد و پژمرده ایمولی دل به پاییز نسپرده ایمچو گلدان...

موجیم و وصل ما از خود بریدن استساحل بهانه ای است رفتن رسیدن ...

- من هر وقت می دوئم که به اتوبوس برسم ولی نمی رسم همینطور به...

آقا شاید باورتون نشه اینقد ب این عکس خندیدم ی روز داشتم گریه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط