چشم های تو


چشم های تُو
زادگاه خورشید است
نگاهم که می کنی
صبح در دیدگانم حلول می کند
روشن می شوم
نور می گیرم
و در تقویم باغچه خیالم روزی دیگر
رقم می خورد
دیدگاه ها (۱)

هنوزم همونم یکم مبتلا ترهنوزم همونی یکم بی وفا تر 🍃‌‌

‏ازاینکه زنیباتو دیوانه وار بحث میکندخوشحال باشدنیای زنها کا...

به دریا می زنم! شاید به سوی ساحلی دیگر مگر آسان نماید مشکلم ...

او با سلام صبح!خندان گلی ز آینه می‌چید،دستی به گیسوانش می‌بر...

ای تویی که نشسته ایی بر خیال شورانگیز اعجاز نگاه توخورشید را...

صبح یعنی زندگی، یعنی عشقآنگاه که تو در سرزمینی دیگر خورشید چ...

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط