ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی

ای #کوه! تو فریاد من امروز شنیدی
#دردی ست در این سینه که همزاد جهان است

خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم #افشردن_جان
است...
دیدگاه ها (۱)

مرداده ام ...!و دارم شهری وری! حرف می زنماز وقتی که از اردی....

خاطراتت زآنسوی آفاق آوازم دهندتا در آبی های دور از دست پرواز...

آدم وقتی #جوان است به #پیری جور دیگری فکر می کند. فکر می کند...

این ابرهای سرخ،این کوچه‌های سرداین جاده‌ی سپید،این بادِ دوره...

خون میچکد از دیده در این کنج صبوری ،این صبر که من میکنم افشر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط