پارت سه

ا.ت : میخوام تا دوساعت دیگه تموم شه
جین ویو
داشتم بهشون گوش میکردم که زنگ در رو زدن باز کردم که یدفه بیست تا مرد هیکلی ریختن تو
جین : کمککککک
ا.ت : ساکت شو همراه منن
جین : چ..چطور این همه آدم جمع کردی؟
که یکدفعه مینگ اومد(منیجرشون هس)
مینگ : سلام اینجا چه خبره
جین : نمیدونم والا ا.ت زنگ زده بهشون
مینگ : اینجا چخبره
ا.ت : جین دوست داشت دکوراسیون اتاقش رو عوض کنه منم کمک اوردم
مینگ : اخه این همه ادم
ا.ت : اره،میخوام دوساعته تموم شه
مینگ : امکان نداره
ا.ت : وقتی من میگم داره (عصبی)
مینگ : اوکی
ا.ت : سوهو اینارو ببر بهشون بگو چیکار کنن
جین : من چیکار کنم
ا.ت : تو میشینی می پسندی اونا میزارن(ا.ت همه جا سرد حرف میزنه)
جین : وای چه شاهانه
ا.ت : مشکلی داری
جین : نه خیلی هم خوبههه
ا.ت رفت تو اتاقش
جین : مینگ این چشه
مینگ : همه بیاید تا بگم
همه اعضا جمع شدن تو پذیرایی
مینگ : ببینید ا.ت یک مافیا بوده (راستی بچه ها جونگکوک دیگه تیم مافیا نداره چون اعضا فهمیدن و ازش خواستن بین اونا و باند یکی رو انتخاب کنه که جانگکوک اعضا رو انتخاب کرد)
اعضا : جااااااانننننن😳
مینگ : بله
ته : اسم باندش چی بوده
مینگ : به هیچکس نگفته
ته : اها ، پس این همه ادم از کجا اومدن
مینگ : به ا.ت گفتن کار مافیا رو ول کنه،اما مثل اینکه ول کن نیس
ته : چه جالببب🤔
ا.ت از اتاقش اومد بیرون و نشست رو مبل
کوک(همین جانگکوکه) : ا.ت میگم تو واقعا مافیا بودی
ا.ت : آره خوب که چی
ته : ه..هیچی کوک خفه شو
کوک : 🙄
ا.ت داشت از در میرفت بیرون که
ته : ا.ت کجا میری؟
ا.ت : باشگاه
ته : میشه منم بیام
ا.ت : اوکی
جیمین،جین،کوک : پس منم میام
ا.ت : اوکی
کوک : شوگا،هوپی،نامجون شما نمیاید
نامجون : نه
کوک : بیا یکم ورزش کن چاق شدید همتون
شوگا،هوپی،نامجون : واقعاااا ماهم میایم
ا.ت : خدا بیاید دیگه، سوهووووو
سوهو : یا خدا چی شده کی مرده ؟
ا.ت : خفه تا من بیام اتاق جین رو تموم کن،بیام ببینم مونده من میدونم با تو
سوهو : چشمم


عکس مینگ(اسلاید اول)
عکس اتاق ا.ت (اسلاید دو)