و اون سریع فشار دستاش رو دورم کم کرد و بهم نگاه کرد
/ℛℐ𝒩𝒢 ℳ𝒜𝒮𝒦/
ᴾᵃʳᵗ ¹⁵
.
.
و اون سریع فشار دستاش رو دورم کم کرد و بهم نگاه کرد
کوک : اونقدری از داشتنت ذوق دارم که میتونم تا طلوع آفتاب چندین و چندین بار دیگه بیشتر و محکم تر بفاکت بدم، توی انواع پوزیشن ها و بدن بینق...
دستم رو روی دهنش گذاشتمو مانع این شدم که بیشتر از این حرفای بیخود بزنه و طوری کع میخواستم خجالتم رو پنهون کنم گفتم
ملودی : خجالت بکش..
خندهای مردونه کردو سرم رو گرفت و بوسهای روی لبم گذلشت و به لبخند گفت
کوک : پشت اون نقاب سرسختت اینقدر کیوت و گوگولیی؟
سرم رو به یه طرف دیگه بردم و گفتم
ملودی : نخیرم رو میدم بهت پرو نشو
بلافاصله بعد از حرفم دستاش رو دور کمرم حلقه کرد و درحالی که محکم گرفته بودم همراه با من از روی تخت بلند شد ، برای حفظ تعادلم پاهام رو دور کمرش حلقه کردم و دستام رو دور گردنش بردم
کوک : فعلا بیا بریم حموم ، شاید اونجا نظرم راجب بفاک دادنت تغییر کرد
سریع به چشماش نگاه کردم و گفتم
ملودی : فکرشم نکن ؛ همین الان از شدت درد کمرم داره نصف میشه و تو انوز ازم بیرون نکشیدی
کوک : حالا یه دور دیگه که..
وسط حرفش پریدم و گفتم
ملودی : جونگکوک حرفشم نزن
لبخندی زد و پشت سر هم لبام رو بوسه بارون کرد و درحالی که در حموم رو باز میکرد گفت
کوک : هرچی خانوم کوچولو بگه
the and..
ᴾᵃʳᵗ ¹⁵
.
.
و اون سریع فشار دستاش رو دورم کم کرد و بهم نگاه کرد
کوک : اونقدری از داشتنت ذوق دارم که میتونم تا طلوع آفتاب چندین و چندین بار دیگه بیشتر و محکم تر بفاکت بدم، توی انواع پوزیشن ها و بدن بینق...
دستم رو روی دهنش گذاشتمو مانع این شدم که بیشتر از این حرفای بیخود بزنه و طوری کع میخواستم خجالتم رو پنهون کنم گفتم
ملودی : خجالت بکش..
خندهای مردونه کردو سرم رو گرفت و بوسهای روی لبم گذلشت و به لبخند گفت
کوک : پشت اون نقاب سرسختت اینقدر کیوت و گوگولیی؟
سرم رو به یه طرف دیگه بردم و گفتم
ملودی : نخیرم رو میدم بهت پرو نشو
بلافاصله بعد از حرفم دستاش رو دور کمرم حلقه کرد و درحالی که محکم گرفته بودم همراه با من از روی تخت بلند شد ، برای حفظ تعادلم پاهام رو دور کمرش حلقه کردم و دستام رو دور گردنش بردم
کوک : فعلا بیا بریم حموم ، شاید اونجا نظرم راجب بفاک دادنت تغییر کرد
سریع به چشماش نگاه کردم و گفتم
ملودی : فکرشم نکن ؛ همین الان از شدت درد کمرم داره نصف میشه و تو انوز ازم بیرون نکشیدی
کوک : حالا یه دور دیگه که..
وسط حرفش پریدم و گفتم
ملودی : جونگکوک حرفشم نزن
لبخندی زد و پشت سر هم لبام رو بوسه بارون کرد و درحالی که در حموم رو باز میکرد گفت
کوک : هرچی خانوم کوچولو بگه
the and..
- ۱۳.۴k
- ۰۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط